سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقاله الگوریتم مسیریابی باقابلیت تحمل پذیری خرابی و جلوگیری ازاز

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله الگوریتم مسیریابی باقابلیت تحمل پذیری خرابی و جلوگیری ازازدحام برای همبندی مش درشبکه های روی تراشه دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله الگوریتم مسیریابی باقابلیت تحمل پذیری خرابی و جلوگیری ازازدحام برای همبندی مش درشبکه های روی تراشه کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله الگوریتم مسیریابی باقابلیت تحمل پذیری خرابی و جلوگیری ازازدحام برای همبندی مش درشبکه های روی تراشه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله الگوریتم مسیریابی باقابلیت تحمل پذیری خرابی و جلوگیری ازازدحام برای همبندی مش درشبکه های روی تراشه :

سال انتشار: 1392
محل انتشار: اولین همایش ملی رویکردهای نوین در مهندسی کامپیوتر و بازیابی اطلاعات
تعداد صفحات: 7
چکیده:
دراین مقاله یک الگوریتم مسیریابی تطبیقی بریا شبکه مش دوبعدی روی تراشه ارایه شده است این الگوریتم براساس الگوریتم مسیریابی DyXYبنانهاده شده است ودرمقایسه با الگوریتم DyXY قابلیت تحمل پذیری خرابی بهتری را ارایه میدهد و همچنین ازوقوع ازدحام درشبکه جلوگیری می کند این الگوریتم بابکارگیری حداکثر دوکانال مجازی تطبیق پذیری را تامین می کند و تحمل پذیری خرابی رابرای حداقل یک کانال خراب درشبکه فراهم میکنددرصورتی که کانالهایی کهدچارخرابی شده اند درمحدوده یکدیگر واقع نباشند تحمل پذیری خرابی برای بیش ازیک کانال خراب تامین میشود با افزودن دوسیم بین گره ها درشبکه اطلاعات مربوط به ازدحام درشبکه انتقال می یابد این اطلاعات کمک می کند تا علاوه برتصمیم گیری محلی تصمیم گیری سراسری نیز برای مسیریابی داشته باشیم و ازازدحام درشبکه جلوگیری کنیم راندمان شبکه و توانایی تحمل پذیری خرابی درشبیه سازی هایی ارزیابی شده است نتایج ازمایشها بهبود قابل ملاحظه ای درتوانایی تحمل پذیری خرابی برای کانال خراب درمقابل مقدارناچیزی سربارسخت افزاری نشان میدهد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی دارای 31 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی

چکیده  
مقدمه  
مفهوم دموکراسی  
الزامات اخلاقی دموکراسی  
اخلاق انسانی و عقلانیت لیبرالی  
پایه های عقلانیت لیبرالی  
1 اومانیسم  
2 فردگرایی  
3 عقل گرایی  
4 سودگرایی  
نتیجه گیری  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله دموکراسی و اخلاق لیبرالی

احمدی، بابک،‎1377، معمای مدرنیته، تهران، مرکز

افلاطون، 1379، جمهور، ترجمه فؤاد روحانی، تهران، علمی و فرهنگی

ـــــ ، 1380، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی

انبشتاین، ویلیام و ادوین فاگلمان، 1366، مکاتب سیاسی معاصر، ترجمه حسینعلی نوروزی، تهران، دادگستر

آربلاستر، آنتونی، 1377، ظهور و سقوط لیبرالیسم غرب، ترجمه عباس مخبر، تهران، مرکز

بشیریه، حسین، 1386، آموزش دانش سیاسی، تهران، نگاه معاصر

بکر، لارنس سی، 1380، فلسفه اخلاق، قم، مؤ سسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره

پاتوچکا، یان، 1378، سقراط: آگاهی از جهل، ترجمه محمود عبادیان. تهران، هرمس

پوپر، کارل ریموند، 1364، جامعه باز و دشمنانش، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران، خوارزمی

دو کاسه، پیرو، 1367، فلسفه های بزرگ، ترجمه احمد آرام، تهران، کتاب پرواز

دوبنوا، آلن، 1372، دموکراسی از نظر فیلسوفان قدیم و جدید، ترجمه بزرگ نادرزاده، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، ش 69، 70

راسل، برتراند، ‎1373، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، تهران، پرواز

رندال، هرمن، 1376، سیر تکامل عقل نوین، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی

شومپیتر، جی. ا. ‎1354، کاپیتالیسم، سوسیالیسم و دموکراسی، ترجمه حسن منصور، تهران، دانشگاه تهران

شهرام نیا، مسعود، 1385، جهانی شدن و دموکراسی در ایران، تهران، نگاه معاصر

فروند، ژولین،1381، سیاست و اخلاق، در: مجموعه مقالات در باب دموکراسی، تربیت، اخلاق و سیاست، ترجمه بزرگ نادرزاده، تهران، چشمه

کاپلستون، فردریک، 1370(الف)، تاریخ فلسفه (از هابز تا هیوم)، ترجمه امیر جلال الدین اعلم، تهران، علمی و فرهنگی و سروش

ـــــ ،1370(ب)، تاریخ فلسفه (از بنتام تا راسل)، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، علمی و فرهنگی و سروش

کارلتن کلایمر، رودی و دیگران، 1351، آشنایی با علم سیاست، ترجمه بهرام ملکوتی، تهران، امیرکبیر

کوهن، کارل، 1373، دموکراسی، ترجمه فریبرز مجیدی، تهران، خوارزمی

گلشنی، مهدی، 1377، از علم سکولار تا علم دینی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

لاک، جان، 1380، جستاری در فهم بشر، ترجمه رضازاده شفق، تهران، شفیعی

لسناف، مایکل ایچ، 1387، فیلسوفان سیاسی قرن بیستم، ترجمه خشایار دیهمی، تهران، کوچک

لنگستر، لین و، 1376، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، علمی و فرهنگی

مجتهد شبستری، محمد، 1379، نقدی بر قرائت رسمی از دین، تهران، طرح نو

میل، جان استوارت، 1369، تأملاتی درباره حکومت انتخابی، ترجمه علی رامین، تهران، نشر نی

ـــــ ، 1388، فایده گرایی، ترجمه مرتضی مردیها، تهران، نشر نی

نصر، حسین، 1374، جوان مسلمان و دنیای متجدّد، ترجمه مرتضی اسعدی، چ دوم، تهران، طرح نو

نیچه، فریدریش ویلهلم، 1377، چنین گفت زرتشت، ترجمه مسعود انصاری، تهران، جامی

وحیدی منش، حمزه علی، 1382، مقایسه مبانی مردم سالاری و لیبرال دموکراسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره

وینست، اندرو، 1378، ایدئولوژی های سیاسی مدرن، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس

هانتینگتون، سموئل، 1370، سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، علم

هلد، دیوید، 1369، مد ل های دموکراسی، ترجمه عباس مخبر، تهران، روشنگران

هیوم، دیوید، 1377، تحقیق در مبادی اخلاق، ترجمه رضا تقیان ورزنه، بی جا، گویا

Barry, Norman, 2000, An in Introduction to Modern Political Philosophy، Fourth Edition, Macmillan Press

Harrison, W, 1948, A Fragment On Government with an Introduction to the Principles of the Morals and Legislation, Oxford

Pennock, Roland, 1979, Democratic Political Theory, Princeton, Princeton University Press

Simon Blackburn, 1994, The Oxford Dictionary of Philosophy, New York, Oxford University Press

Waldron, Jermyn, 1998, “Liberalism”, Edward Craig, ed., Rutledge encyclopedia of Philosophy, v.5, London, Rutledge

چکیده

دموکراسی داعیه دار مردم داری و ضدیت با استبداد در چارچوب اضلاع سه گانه «قانون گرایی»، «مشارکت سیاسی» و «نظارت پذیری» است. ولی هدف یاد شده با تکیه صرف بر این اضلاع، دور از دسترس به نظر می رسد. صفحات تاریخ اقدامات سیاه پرشماری از دموکراسی ها را به ثبت رسانده است. آنچه موجب شده دموکراسی با ظاهری انسانی به فرجامی چنین غیرانسانی گرفتار شود، ضعف و یا به عبارت دیگر، فقدان ضلع چهارمی به نام «اخلاق» بوده است. واقعیت این است که دموکراسی با موجودی به نام انسان سروکار دارد که در عین بهره مندی از قوّه خرد، سودجو، خودخواه و استخدام گر است. افتادن قدرت به دست چنین موجودی از هر طریقی، او را به سمت طغیان و زیر پا نهادن هر محدودیتی، از جمله قواعد محدود کننده دموکراسی سوق می دهد. آنچه موجب می شود انسانی با این خصوصیات، به تکالیف صادره شده از سوی دموکراسی، که نوعاً همسنخ قواعد اخلاقی هستند، گردن نهد، این است که دموکراسی در یک بستر عقلانی و منطقی موجّه ساز اخلاق کشت شود. تنها در چنین صورتی است که انسان سودجو التزام به قواعد دموکراسی را منطقی خواهد یافت و به محدودیت های آن سر خواهد سپرد. اما واقعیت نه چندان آشکاری که وجود دارد، این است که بسیاری از مکاتب مدعی دموکراسی، از فراهم ساختن چنین بستری برای دموکراسی عاجز مانده اند و ادعاهای دموکراسی خواهانه آنها در واقعیات اجتماعی مجال بروز پیدا نمی کند

مقاله پیش رو مسئله یاد شده را در خصوص لیبرالیسم،  به عنوان بزرگ منادی دموکراسی، بررسی کرده است. نتیجه به دست آمده نامناسب بودن عقلانیت لیبرالی برای کشت و باروری دموکراسی را نشان می دهد. در واقع، لیبرالیسم با ترتیب دادن عقلانیت مبتنی بر اومانیسم، فردگرایی، سکولاریسم و سودگرایی در وهله اول، قواعد اخلاقی را بی اعتبار ساخته، و سپس التزام به قواعد دموکراسی را جز در مواقعی که برای فرد سودی در میان باشد، غیرمعقول نشان داده است

کلیدواژه ها: اخلاق، دموکراسی، عقلانیت لیبرالی و لیبرال دموکراسی

مقدمه

امروزه دموکراسی جاذبه فوق العاده ای پیدا کرده است. عمده مکاتب مطرح دنیا و بسیاری از متفکران و صاحب نظران به نوعی، خود را مجری و مدافع آن می دانند. منزلت دموکراسی چنان فراگیر و عالم گستر شده است که حتی سخت ترین مستبدان از ابراز مخالفت آشکار با آن سر باز می زنند. پیچیدگی مفهوم دموکراسی از یک سو، و مشکل شدن تشخیص مدعیان راستین از مدعیان دروغین دموکراسی از سوی دیگر، محصول چنین وضعیتی است. این پیچیدگی در تقابل میان لیبرال ـ دموکراسی و مردم سالاری دینی به وضوح قابل مشاهده است. درحالی که لیبرالیسم خود را بزرگ منادی و حتی اصل و اساس دموکراسی می خواند، منتقدان لیبرالیسم، از جمله برخی باورمندان به مردم سالاری دینی، چنین ادعایی را نوعی انحصارطلبی و در تضاد با روح دموکراسی تلقی می کنند (ر.ک: وحیدی منش، 1382)

ادعای این نبشتار آن است که دموکراسی برای نشو و نما و ادامه حیات، نیازمندی های زیادی دارد. نیاز به اخلاق از جمله مهم ترین این نیازها به شمار می رود. در واقع، دموکراسی تنها در فضایی امکان ثمردهی می یابد که در آن اخلاق نقش برجسته و تعیین کنند ه ای داشته باشد. در غیاب اخلاق، دموکراسی اگر حیاتی هم بیابد، نمی تواند تداوم داشته باشد؛ به زودی پژمرده و نابود می شود. بدین روی، تلاش شده است این مسئله در نظام فکری لیبرالیسم بررسی گردد. تلاش بر این است که بدانیم آیا لیبرالیسم متناسب با ادعاهای دموکراسی خواهانه اش، عوامل و زمینه های لازم برای حیات، رشد و ثمردهی دموکراسی را به همراه دارد یا خیر؟ برای نیل به این مقصود، لازم است نخست مفهوم نسبتاً روشنی از دموکراسی داشته باشیم و به دنبال آن، از اقتضائات اخلاقی دموکراسی سخن بگوییم و در نهایت، بررسی کنیم که پاسخ لیبرالیسم به نیازهای اخلاقی دموکراسی چیست؟

 

مفهوم دموکراسی

دموکراسی در طول زندگی بس طولانی اش، معانی بسیاری را تجربه کرده است، مکاتب فکری و حتی به صورت فردی، صاحب نظران عرصه سیاست و حکومت به فراخور پیش زمینه های فکری و نوع نگاهشان به هستی، به تفاسیر متفاوتی از آن روی آورده اند. درک بسیار متمایز و متفاوت از دموکراسی در میان نظام‏های اجتماعی و اقتصادی، موجب شده است برای عده ای، همانند الیوت، این سؤال پیش بیاید که آیا دیگر مفهومی برای دموکراسی باقی مانده است؟ (دوبنوا، 1372، ص 24)

تعریف دموکراسی به حکومت مردم بر مردم، در عین شهرت و سادگی، بیشترین ابهام ها را دارد (هلد، 1369، ص 14). شومپیتر تحت تأثیر ماکس وبر، تعریف نخبه گرایانه ای از دموکراسی ارائه داده و با توجه به واقعیاتی که به نام دموکراسی در جوامع غربی در جریان است، انکار می کند که اساساً دموکراسی به معنای حکومت مردم بر مردم باشد. از نظر وی، دموکراسی به این معنا نیست و نمی تواند باشد که بازای هر معنای روشنی که برای اصطلاحات مردم و حکومت کردن قایل شویم، حقیقتاً مردم حکومت می کنند. دموکراسی تنها به این معناست که مردم می توانند کسانی را که بر مقدرات آنان حکومت خواهند کرد، بپذیرند یا رد کنند

(شومپیتر، 1354، ص 359)

او هدف از دموکراسی را به جریان انداختن اراده مردم در حکومت نمی داند، بلکه هدف آن را در این می داند که با سازوکارهایی که دموکراسی در اختیار می نهد، ـ همانند انتخابات، نظارت، مشارکت اجتماعی و تبدیل دوره ای کارگزاران ـ از استبداد جلو گیری شود (هلد، 1369، ص253)

کارل کوهن قریب به این مضمون دموکراسی را حکومت جمعی می دانند که در آن، مردم اجمالاً مشارکت دارند (کوهن، 1373، ص27). برخی برای کاستن از ابهام ها و واقعی کردن معنای دموکراسی، نمایندگی و انتخابات را عناصر اساسی دموکراسی دانسته اند (کارلتن کلایمر، 1351، ص 138). ساموئل هانتینگتون و دیوید هلد بر این باورند که نظام سیاسی زمانی دموکراتیک خواهد بود که در آن، سران حکومت در یک فضای آزاد و رقابتی به صورت دوره ای برگزیده شوند و همه واجدان شرایط حق رأی دادن داشته باشند (هانتینگتون، 1370، ص 7؛ هلد، 1369، ص295). لیپست نیز در کتاب انسان سیاسی به عنصر انتخابات در دموکراسی توجه ویژه نموده و ابراز داشته است

در یک جامعه پیچیده، دموکراسی را می توان به مثابه نظام سیاسی تعریف کرد که فرصت های قانونی منظمی برای تغییر دادن حکومت گران فراهم می آورد و سازوکاری اجتماعی که به گسترده ترین بخش های ممکن جمعیت اجازه می دهد تا با انتخاب مدعیان عرصه سیاست، بر تصمیم گیری های عمده تأثیر بگذارد (آربلاستر، 1377، ص 504)

اگر بخواهیم تعاریف مربوط به دموکراسی را برای سهولت دریافت معنای آن دسته بندی کنیم، باید تعریف های مزبور را از سنخ تعریف های روشی بدانیم. در تمام تعریف های یاد شده، نقش فی الجمله مردم ـ با هر عقیده و مرامی ـ در فرایند مدیریت و هدایت حکومت پذیرفته شده است. در مقابل این معنا، رویکرد دومی وجود دارد که به رویکرد ارزشی و ایدئولوژیک از دموکراسی معروف است. در تلقی نخست، به دموکراسی صرفاً به مثابه روشی برای اداره و سامان بخشی جامعه و تسهیل در مدیریت جامعه نگاه می شود، بدون اینکه در آن محتوای ایدئولوژیک خاصی لحاظ شده باشد، درحالی که در رویکرد دوم، دموکراسی آشکارا ماهیت ایدئولوژیک دارد و محتوای آن با درون مایه های اومانیستی، سکولاریستی، لیبرالیستی، عمل گرایی، نسبی گرایی، خودمختاری فردی، اصالت قرارداد و حاکمیت مردم اشراب شده است (بشیریه، 1386، ص 273ـ274).[1] طبق دیدگاه مزبور می توان گفت

حکومت دموکراتیک از آن نظر که یک حکومت است، هیچ تفسیری از جهان، انسان، عقیده، و آیینی را برتر از دیگری نمی شناسد و هیچ فلسفه ای را مقدم بر فلسفه دیگر نمی دارد (مجتهد شبستری، 1379، ص 110)

به عبارت دیگر

دموکراسی روشی صرف برای اداره جامعه نیست، بلکه مجموعه ای از باورهای هستی شناسانه، انسان شناسانه و نیز مجموعه ای از رویکردها نسبت به ارزش ها، اهداف و آرمان ها را شامل خواهد شد که جملگی پهنه حیات سیاسی ـ اجتماعی جامعه را تحت تأثیر خود قرار می دهد (شهرام نیا، 1385، ص 128)

به نظر می رسد دموکراسی به مثابه ایدئولوژی، نگرشی استبدادی و تحمیلی است و آشکارا با ذات دموکراسی، که ضدیت با استبداد باشد، در تضاد است. به همین سبب، از این رویکرد فاصله می گیریم و تلقی روشی به دموکراسی را بر دموکراسی ایدئولوژیک ترجیح می دهیم. در نگرش منتخب، دموکراسی از هرگونه تعرض به عقاید و باورهای دینی و ایمانی مردم پرهیز می کند و تمام هدفش را معطوف به فراهم ساختن سازوکارهایی می کند که به واسطه آنها، مردم در مدیریت جامعه صاحب نقش باشند و بتوانند به شکل مطمئنی، برای خود در برابر استبداد مصونیت ایجاد کنند. با این نگاه، دموکراسی وضعیت کاملاً انعطاف پذیری پیدا می کند و عملاً می تواند خود را با انواع ایدئولوژی ها و مکاتب دینی و غیر دینی وفق دهد

ماهیت دموکراسی سیاسی به عنوان مجموعه ای از شیوه ها و رویه ها، آن را قادر می سازد که خود را با بسیاری از نهادهای سیاسی و اقتصادی تطبیق دهد. آن گونه که تجربه نشان داده است، نظام دموکراسی با اشکال حکومتی جمهوری، پادشاهی، نظام های دوحزبی و چندحزبی کم و بیش با سرمایه داری، سوسیالیسم و یا دولت رفاه، با انواع مختلف اعتقادات مذهبی و غیرمذهبی و با سطح گوناگون پیشرفت های آموزشی و رفاه اقتصادی سازگار است (انبشتاین، 1366، ص 240)

در رویکرد مورد نظر، مشارکت پذیری، قانون گرایی، و نظارت پذیری عناصر سه گانه دموکراسی محسوب می شوند. بر اساس عنصر نخست، مردم فرصت می یابند در فرایند مدیریت جامعه از طریق انتخاب مستقیم و غیرمستقیم کارگزاران حکومت، نقش ایفا کنند و این خود موجب می شود اولاً، منافع جمعی محور عمل حکومت قرار گیرد. ثانیاً، امکان سوء استفاده از قدرت از سوی صاحبان قدرت کاهش یابد. کارکردی که عنصر دوم دارد این است که بر اساس آن، مشارکت مردمی شکل و چارچوب منطقی به خود می گیرد و در اثر آن، احتمال اینکه حکومت به دام استبداد اکثریت و عوام زدگی بیفتد، کاهش پیدا می کند. اما نقشی که در این بین ضلع سوم ایفا می کند، نقش تکمیلی و حفاظتی است. بر اساس عنصر نظارت، حکومت به صورت مستمر به اشکال گوناگون تحت نظر قرار می گیرد و بدین صورت، احتمال تخطی حکومت از وظایف محول شده اش کاهش پیدا می کند

الزامات اخلاقی دموکراسی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله ارزیابی زیست محیطی پروژههای تأمین و استحصال آب در روستاها

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله ارزیابی زیست محیطی پروژههای تأمین و استحصال آب در روستاها مطالعه موردی: بند انحرافی آبرومند دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله ارزیابی زیست محیطی پروژههای تأمین و استحصال آب در روستاها مطالعه موردی: بند انحرافی آبرومند کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله ارزیابی زیست محیطی پروژههای تأمین و استحصال آب در روستاها مطالعه موردی: بند انحرافی آبرومند،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله ارزیابی زیست محیطی پروژههای تأمین و استحصال آب در روستاها مطالعه موردی: بند انحرافی آبرومند :

سال انتشار: 1391
محل انتشار: اولین همایش ملی حفاظت و برنامه ریزی محیط زیست
تعداد صفحات: 9
چکیده:
دستیابی به موقعیت اجرای بند آبرومند، از طریق جاده همدان به اسدآباد، امکان پذیر میباشد بطوریکه محل آن در غرب استان ودر 81 کیلومتری غرب شهرستان بهار واقع است و محل احداث بند در موقعیت جغرافیایی ً 02 َ 00 ْ 94 عرض شمالی و ً 88 َ 84 ْ 44طول شرقی و بر روی رودخانه صالح آباد تعیین شده است. ارزیابی زیست محیطی یا EIA ، رویکردی است که به بررسی اثرات وپیامدهای یک پروژه در محیط زیست، در مقاطع زمانی قبل از اجرای پروژه، حین انجام و دوران بهرهبرداری از آن میپردازد. هنگامی که صحبت از اثرات زیست محیطی به میان میآید به طور ناخودآگاه اذهان عمومی متوجه خطرات، ناهمگونیها، مشکلاتو اثرات منفی میشود. در صورتیکه اثرات متقابل طرح بر محیط زیست را میتوان در دو مقوله مثبت و منفی بررسی نمود. در مجموع میتوان اثرات زیست محیطی را بدون قضاوت در مورد اثرات مثبت و منفی بودن آن، به سه گروه عمده اثرات فیزیکی و شیمیایی، اثرات بیولوژیکی و اثرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به همراه زیرگروههای آنها تقسیمبندی نمود. در این راستاپژوهش حاضر به ارزیابی اثرات زیست محیطی اجرای بند انحرافی در دوران بهرهبرداریدر سال 91-90 میپردازد. جامعه آماری – تحقیق مورد نظر 902 نفر از مهندسان رسته مهندسی آب و محیط زیست و ناظر بر اجرای پروژهها را تشکیل میدهند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 32 نفر از مهندسان انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه بوده که روایی آن با استفاده از نظراتکارشناسان و متخصصان مربوطه تأیید گردید. در این پژوهش اثرات زیست محیطی بند دستهبندی و مشخص شده و با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، مهمترین عوامل زیست محیطی منطقه مشخص گردید

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مطالعه تاثیر جریان های نقدی آزاد بر رتبه افشای شرکت های پذیرفته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مطالعه تاثیر جریان های نقدی آزاد بر رتبه افشای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مطالعه تاثیر جریان های نقدی آزاد بر رتبه افشای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مطالعه تاثیر جریان های نقدی آزاد بر رتبه افشای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مطالعه تاثیر جریان های نقدی آزاد بر رتبه افشای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران :


نام کنفرانس یا همایش : کنفرانس بین المللی جهت گیری های نوین در مدیریت، اقتصاد و حسابداری

تعداد صفحات : 11

چکیده مقاله:

جریان های نقدی آزاد یکی از عوامل مؤثر در ایجاد سرمایه گذاری بیش از حد، در واحدهای تجاری است. اصولا مدیران واحدهای تجاری که جریان نقد آزاد بالایی دارند، ممکن است در طرح هایی سرمایه گذاری کنند که دارای جریانهای نقدی کمتری نسبت به سایر طرحها باشند. همچنین ممکن است در اینگونه شرکت ها با سرمایه گذاری بیش از حد مواجه شویم، از سوی دیگرکیفیت افشا یکی از مهمترین شاخص های اطلاعاتی برای سرمایه گذاران به حساب می آید که می تواند بیانگر چگونگی مدیریت بر منابع واحد تجاری باشد. لذا انتظار می رود که جریانهای نقدی آزاد بر رتبه افشاء شرکتهایی که از هزینه نمایندگی رنج می برند اثر منفی داشته باشد. بر این اساس پژوهش حاضر درصدد است تا به بررسی تاثیر جریانهای نقدی آزاد بر رتبه افشای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران بپردازد. برای این منظور تعداد178 شرکت در سال مالی 1392 به طور مقطعی مبنی بر رگرسیون مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که، جریان های نقدی آزاد رابطه منفی و معناداری با متغیر رتبه افشا دارد. به عبارت دیگر وجود جریان های نقدی آزاد رتبه افشا شرکت ها را کاهش می دهد که ممکن است دلیل آن هزینه نمایندگی ناشی از جریان های نقدی آزاد باشد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

مقاله گناه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

مقاله گناه دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله گناه کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله گناه،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن مقاله گناه :

گناه

مقدمه
دو باغ را کنار هم در نظر بگیرید که از نظر آب و هوا و نوع گیاهان و درختان یکسانند. باغبان یکى از آنها به آفات و آسیب‏هایى که باغ را تهدید مى‏کند توجه دارد، قهراً آن باغ از طراوت و شادابى و میوه و گل و شکوفه برخوردار است، ولى باغبان دیگر به آفات و آسیب‏ها یا توّجه ندارد و یا بى‏خبر است، در نتیجه باغى پژمرده و میوه‏هایى کرم خورده خواهد داشت.

انسان نیز چنین است، که اگر توجه به آفات روحى و جسمى خود نکند، عنصرى وازده و خطرناک خواهد شد، ولى اگر با توجه و دقت مراقب خود باشد، فردى وارسته و شایسته خواهد گردید.
آفات و آسیب‏ها در مورد انسان، همان عیوب و گناهان است که تمام انبیا و کتاب‏هاى آسمانى، بشر را از آلودگى به آن، بر حذر داشته‏اند، و با هشدارها و تاکیدات خود انسان‏ها را به پاکى و اجتناب از گناه، دعوت نموده‏اند.
امیرمؤمنان على علیه السلام در سخنى مى‏فرمایند:
«آفَهُ النَّفسِ اَلوَلَه بالدّنیا» (1)
«آفت روحِ (پاک) انسان، حرص و دلبستگى به دنیا است.»
و امام صادق علیه السلام مى‏فرمایند:
«آفَه الدّین الحَسدُ و العُجبُ و الفَخر» (2)
«آفت دین، حسادت وخود پسندى و تکبراست.»
على علیه السلام بپاخاست و پرسید:
بهترین اعمال در ماهرمضان چیست ؟.
رسول اکرم صلى الله علیه وآله در پاسخ فرمودند:
«الوَرَعُ عن مَحارم اللَّه»

«بهترین عمل دراین ماه، پرهیزازگناه است.»

 

 

گناه

گناه به معنى خلاف است و دراسلام هر کارى که برخلاف فرمان خداوند باشد، گناه محسوب مى‏شود.
گناه هر چند کوچک باشد چون نافرمانى خداست، بزرگ است.
رسول اکرم صلى الله علیه وآله در سخنى به ابوذر فرمودند:
«لاتنظر الى صغر الخطیئه و لکن انظر الى من عصیته» (3)
«کوچکى گناه را ننگر، بلکه بنگر چه کسى را نافرمانى مى‏کنى!.»
واژه‏هاى گناه در قرآن
در زبان قرآن و پیامبر صلى الله علیه وآله و امامان علیهم السلام با واژه‏هاى مختلف، از گناه یاد شده است، که هر کدام گویى از بخشى از آثار شوم گناه پرده بر مى‏دارد و بیانگر گوناگون بودن گناه است.
واژه‏هایى که در قرآن در مورد گناه آمده، عبارتند از:
1- ذنب 2- معصیت 3- اثم 4- سیئه 5- جرم 6- حرام 7- خطیئه
8- فسق 9- فساد 10- فجور 11- منکر 12- فاحشه 13- خبث 14- شر
15- لمم 16- وزر و ثقل 17- حنث
1- ذنب، به معنى دنباله است، چون هر عمل خلافى یک نوع پى‏آمد و دنباله به عنوان مجازات اخروى یا دنیوى دارد؛ این واژه، در قرآن 35 بار آمده است.
2- معصیت، به معنى سرپیچى و خروج از فرمان خدا و بیانگر آن است که انسان از مرز بندگى خدا بیرون رفته است؛ این واژه در قرآن 33 بار آمده است.
3- اثم، به معناى سستى و کندى و واماندن و محروم شدن از پاداش

‏ها است زیرا در حقیقت گنهکار یک فرد وامانده است و مبادا خود را زرنگ پندارد؛ این واژه در قرآن 48 بار آمده است.
4- سیئه، به معنى کار قبیح و زشت است که موجب اندوه و نکبت

گردد، در برابر «حسنه» که به معنى سعادت و خوشبختى است؛ این واژه 165 بار در قرآن آمده است.
کلمه «سوء» از همین واژه گرفته شده که 44 بار در قرآن آمده‏است.
5- جُرم، در اصل به معنى جدا شدن میوه از درخت و یا به معنى پست است، جریمه و جرایم از همین ماده مى‏باشد، جرم عملى است که انسان را از حقیقت، سعادت، تکامل و هدف جدا مى‏سازد؛ این واژه 61 بار در قرآن آمده است.
واژه‏هاى گناه در قرآن
در زبان قرآن و پیامبر صلى الله علیه وآله و امامان علیهم السلام با واژه‏هاى مختلف، از گناه یاد شده است، که هر کدام گویى از بخشى از آثار شوم گناه پرده بر مى‏دارد و بیانگر گوناگون بودن گناه است.
واژه‏هایى که در قرآن در مورد گناه آمده، عبارتند از:
1- ذنب 2- معصیت 3- اثم 4- سیئه 5- جرم 6- حرام 7- خطیئه
8- فسق 9- فساد 10- فجور 11- منکر 12- فاحشه 13- خبث 14- شر
15- لمم 16- وزر و ثقل 17- حنث

1- ذنب، به معنى دنباله است، چون هر عمل خلافى یک نوع پى‏آمد و دنباله به عنوان مجازات اخروى یا دنیوى دارد؛ این واژه، در قرآن 35 بار آمده است.
2- معصیت، به معنى سرپیچى و خروج از فرمان خدا و بیانگر آن است که انسان از مرز بندگى خدا بیرون رفته است؛ این واژه در قرآن 33 بار آمده است

.
3- اثم، به معناى سستى و کندى و واماندن و محروم شدن از پاداش‏ها است زیرا در حقیقت گنهکار یک فرد وامانده است و مبادا خود را زرنگ پندارد؛ این واژه در قرآن 48 بار آمده است.
4- سیئه، به معنى کار قبیح و زشت است که موجب اندوه و نکبت گردد، در برابر «حسنه» که به معنى سعادت و خوشبختى است؛ این واژه 165 بار در قرآن آمده است.
کلمه «سوء» از همین واژه گرفته شده که 44 بار در قرآن آمده‏است.
5- جُرم، در اصل به معنى جدا شدن میوه از درخت و یا به معنى پست است، جریمه و جرایم از همین ماده مى‏باشد، جرم عملى است که انسان را از حقیقت، سعادت، تکامل و هدف جدا مى‏سازد؛ این واژه 61 بار در قرآن آمده است.
6- حرام، به معنى ممنوع است، چنانکه لباس احرام لباسى است که انسان در حج و عمره مى‏پوشد و از یکسرى کارها ممنوع مى‏شود. و ماه حرام ماهى است که جنگ در آن ممنوع مى‏باشد و مسجد الحرام یعنى مسجدى که داراى حرمت و احترام خاصى بوده، و ورود مشرکین به آن ممنوع است؛ این واژه حدود 75 بار در قرآن آمده است.
7- خطیئه، غالباً به معنى گناه غیر عمدى است. و گاهى در معنى گناه بزرگ نیز استعمال شده است، چنانکه آیه 81 سوره بقره و 37 سوره الحاقه بر این مطلب گواه مى‏باشد.
واژه‏هاى گناه در روایات
در روایات اسلامى، واژه‏هاى دیگرى نیز در مورد گناهان مختلف به کار رفته مانند: جریره، جنایت، زَلّت، عثرت، عیب، و;که هرکدام بیانگر نوعى از گناه است که ممکن است به سراغ انسان بیاید.
راه دیگر براى شناخت گناه
در قرآن هیجده گروه بخاطر گناهان مختلف، مورد لعن

قرار گرفته‏اند؛
«لعن» در اصل به معنى طرد و دور ساختن از رحمت، آمیخته با خشم و غضب است، با اینکه رحمت خداوند شامل همه چیز مى‏شود؛
«وَ رَحمَتى وَسعَت کُلّ شَیى» (6)
«و رحمت من بر هر چیزى گسترده است.»

ولى انسان بخاطر سوء انتخاب خود به جایى مى‏رسد که همچون توپ دربسته در اقیانوس رحمت الهى قرار دارد اما ذره‏اى آب رحمت را به درون نمى‏پذیرد.
لعنت شدگان در قرآن
کافران و مشرکان، یهودیان لجوج، مرتدان، قانون شکنان حیله‏گر، پیمان شکنان، کتمان کنندگان حق، سردمداران کفر بخاطر فساد در زمین، منافقان چند چهره، آزار دهندگان به رسول خدا صلى الله علیه وآله، ظالمان، قاتلان، ابلیس، تهمت‏زنندگان به بانوان پاک دامن، مخالفان رهبران راستین، شایعه سازان دروغ پرداز، ناپاک‏دلان و دروغ گویان.
لعنت شدگان در روایات
کسى که بر کتاب آسمانى دست برده و مطلبى اضافه کند.
کسى که مقدرات الهى را نپذیرد.
کسى که به خاندان پیامبر صلى الله علیه وآله بى احترامى کند.
کسى که سهم رزمندگان را به خود اختصاص دهد. (7)
کسى که مردم را به کار خیر دعوت مى‏کند ولى خودش تارک آن است، یا دیگران را از گناه و عذاب باز مى‏دارد، ولى خود مرتکب آن مى‏شود. (8)
راه دیگر براى شناخت گناه
در قرآن هیجده گروه بخاطر گناهان مختلف، مورد لعن قرار گرفته‏اند؛
«لعن» در اصل به معنى طرد و دور ساختن از رحمت، آمیخته با خشم و غضب است، با اینکه رحمت خداوند شامل همه چیز مى‏شود؛
«وَ رَحمَتى وَسعَت کُلّ شَیى» (6)
«و رحمت من بر هر چیزى گسترده است.»

ولى انسان بخاطر سوء انتخاب خود به جایى مى‏رسد که همچون توپ دربسته در اقیانوس رحمت الهى قرار دارد اما ذره‏اى آب رحمت را به درون نمى‏پذیرد.
لعنت شدگان در قرآن

 

کافران و مشرکان، یهودیان لجوج، مرتدان، قانون شکنان حیله‏گر، پیمان شکنان، کتمان کنندگان حق، سردمداران کفر بخاطر فساد در زمین، منافقان چند چهره، آزار دهندگان به رسول خدا صلى الله علیه وآله، ظالمان، قاتلان، ابلیس، تهمت‏زنندگان به بانوان پاک دامن، مخالفان رهبران راستین، شایعه سازان دروغ پرداز، ناپاک‏دلان و دروغ گویان.
لعنت شدگان در روایات
کسى که بر کتاب آسمانى دست برده و مطلبى اضافه کند.
کسى که مقدرات الهى را نپذیرد.
کسى که به خاندان پیامبر صلى الله علیه وآله بى احترامى کند.
کسى که سهم رزمندگان را به خود اختصاص دهد. (7)
کسى که مردم را به کار خیر دعوت مى‏کند ولى خودش تارک آن است، یا دیگران را از گناه و عذاب باز مى‏دارد، ولى خود مرتکب آن مى‏شود. (8)
لشکر عقل و جهل
براى شناخت بیشتر گناهان، حدیث معروفى که در آن، لشکر عقل و جهل شمرده شده راهنماى بسیار خوبى است که مارا در این راستا کمک خواهد کرد. (9)
در آغاز حدیث، سماعهبن مهران مى‏گوید: جمعى در محضر امام صادق علیه السلام بودند، سخن از عقل و جهل به میان آمد. امام صادق علیه السلام فرمود: عقل و لشکرش و همچنین جهل و لشکرش را بشناسید تا هدایت گردید.
سماعه مى‏گوید: امام صادق علیه السلام نخست عقل و جهل را تعریف کرد سپس 75 خصلت را به عنوان لشکر عقل شمرد و 75 خصلت دیگر را به عنوان لشگر جهل برشمرد. (که براى رعایت اختصار از ذکر آنها خوددارى شد) و در پایان فرمود: پیامبران و اوصیاى او و هر مؤمن حقیقى مجهز به لشکر عقل هستند.
اقسام گناه
علماى اسلام از قدیم گناهان را بر دو گونه تقسیم نموده‏اند:
1- گناهان کبیره (بزرگ).
2- گناهان صغیره (کوچک).

این تقسیم بندى از قرآن و روایات سرچشمه گرفته است؛
در قرآن چنین مى‏خوانیم:
«ان تجتنبوا کبائر ماتنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلا کریماً» (10)
«اگر از گناهان کبیره‏اى که از آن نهى شده‏اید، اجتناب کنید، گناهان کوچک شما را مى‏پوشانیم وشما را در جایگاه خوبى وارد مى‏سازیم.»
و در جاى دیگر آمده است:
«و وضعَ الکِتاب فَترىَ الُمجرمینَ مُشفِقینَ ممّا فیهِ و یقُولونَ یا ویلتنا ما لِهذا الکِتاب لایُغادِر صغیره وَلا کَبیرهً الا اَحصاها» (11)
«و کتاب (نامه اعمال) در آنجا گذارده شود، گنهکاران را مى‏بینى که از آنچه در آن است، ترسان و هراسناکند، و مى‏گویند: اى واى بر ما، این چه کتابى است که هیچ عمل کوچک و بزرگى نیست، مگر اینکه آن را شماره کرده است؟»
و در آیه‏اى دیگر مى‏خوانیم:

«الّذین یَجتَنبون کبائِرَ الاِثم و الفَواحش الاّ اللَمَم انّ ربّک واسعُ المَغفره;» (12)
«(نیکوکاران) کسانى هستند که از گناهان بزرگ و زشتى ها، جز گناهان کوچک پرهیز مى‏کنند، بى‏گمان آمرزش پروردگارت وسیع است.»
و درباره‏ى بهشتیان مى‏خوانیم:

«و الَّذینَ یَجتَنِبُون کبائِر الاِثمِ و الْفَواحِش» (13)
«(مواهب آخرت، جاودانه است براى) آنانکه از گناهان بزرگ و کارهاى زشت پرهیز مى‏کنند.»
و درباره‏ى مغفرت الهى مى‏خوانیم:
«انّ اللهّ لایَغفر اَن یُشرکَ به و یَغفِر ما دونَ ذلک لِمن یشآء و من یُشرک بِاللّه فَقد اِفتَرى‏ اِثماً عَظیماً» (14)
«خداوند (هرگز) شرک را نمى‏بخشد و پایین‏تر از آن را براى هرکس بخواهد (و شایستگى داشته باشد) مى‏بخشد و آن کس که براى خدا شریکى قایل گردد، گناه بزرگى انجام داده است.»
تقسیم بندى گناهان در روایات
روایات متعددى از ائمّه علیهم السلام به ما رسیده که بیانگر تقسیم گناهان به کبیره و صغیره است، ودر کتاب اصول کافى یک باب تحت عنوان «باب الکبائر» به این موضوع اختصاص یافته که داراى 24 حدیث است.
در روایت اوّل و دوّم این باب، تصریح شده که گناهان کبیره، گناهانى را گویند که خداوند، دوزخ و آتش جهنم را بر آنها مقرر نموده است. (15)
در بعضى از این روایات (روایت سوم و هشتم)، هفت گناه به عنوان گناه کبیره، و در برخى از روایات (روایت 24) نوزده گناه به عنوان گناهان کبیره، شمرده شده است. (16)
گرچه هر گناه، چون مخالفت فرمان خداى بزرگ است، سنگین و بزرگ مى‏باشد، ولى این موضوع منافات ندارد که بعضى از گناهان نسبت به خود و آثارى که دارد، بزرگتر از برخى دیگر باشد، و به گناهان بزرگ و کوچک تقسیم گردد.
گناهان کبیره در کلام امام صادق علیه السلام
«عمروبن عبید» یکى از علماى اسلام، به حضور امام صادق علیه السلام آمد، سلام کرد و سپس این آیه را خواند:
«الذینّ یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش» (17)
«نیکوکاران کسانى هستند که از گناهان بزرگ، و زشتى‏پرهیز مى‏کنند.»
سپس سکوت کرد و دنبال آیه را نخواند؛
امام صادق علیه السلام به او فرمودند: «چرا سکوت کردى؟!»

او گفت: «دوست دارم، گناهان کبیره را از کتاب خداوند بدانم.»
آنگاه امام صادق علیه السلام گناهان کبیره‏اى را که در قرآن آمده بیان نمودند:
1- بزرگترین گناهان کبیره، شرک به خداست؛ قرآن مى‏فرماید:

«وَ من یُشرک بِاللّه فَقد حَرّم اللّه عَلَیهِ الجنّه» (18)
«کسیکه براى خدا، شریک قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام مى‏کند.»
2- ناامیدى از رحمت خدا؛
«انّه لایَیأس مِن روحِ اللّه الاّ القَوم الکافِرون» (19)
«هیچکس جز کافران از رحمت خدا، نومید نگردد.»
میزان و معیار شناخت گناهان کبیره از صغیره
در اینکه معیار در شناخت گناهان کبیره از صغیره چیست، بین علما، گفتگو و اختلاف فراوان شده، که در مجموع 5 معیار را بیان کرده‏اند:
1- هر گناهى که خداوند در قرآن، براى آن وعده عذاب داده باشد.
2- هر گناهى که شارع مقدس، براى آن حد تعیین کرده، مانند شرابخوارى یا زنا و دزدى و مانند آن که تازیانه و کشتن و سنگسار از حدود آنها است و در قرآن به آن هشدار داده است.
3- هر گناهى که بیانگر بى اعتنایى به دین است.
4- هر گناهى که حرمت و بزرگ بودنش با دلیل قاطع ثابت شده است.

5- هر گناهى که در قرآن و سنّت، انجام دهنده آن، شدیداً تهدید شده است. (36)
در مورد شماره گناهان کبیره، برخى آن را 7 عدد و برخى 10 و برخى 20 و بعضى 34 و بعضى 40 عدد و بیشتر، ذکر نموده‏اند. باید توجه داشت که این تفاوت از آیات و روایات مختلف،

اقتباس و جمع آورى شده و بخاطر آن است که همه گناهان کبیره نیز یکسان نیستند.
گناهان کبیره از دیدگاه امام خمینى قدس سره
در کتاب تحریر الوسیله امام خمینى قدس سره در مورد معیار گناهان کبیره، چنین آمده است:
1- گناهانى که در مورد آنها در قرآن یا روایات اسلامى وعده‏ى آتش دوزخ، داده شده باشد.
2- از طرف شرع، به شدت، از آن نهى شده است.
3- دلیل، دلالت دارد که آن گناه، بزرگتر از بعضى از گناهان کبیره است.
4- عقل، حکم کند که فلان گناه، گناه کبیره است.
5- در ذهن مسلمینِ پاى‏بند به دستورات الهى، چنین تثبیت شده که فلان گناه، از گناهان بزرگ است.
6- از طرف پیامبر صلى الله علیه وآله یا امامان علیهم السلام در خصوص گناهى تصریح شده که از گناهان کبیره است.
سپس مى‏گویند: گناهان کبیره، بسیار است، بعضى از آنها عبارتند از:

1- نا امیدى از رحمت خدا.
موارد تبدیل گناه صغیره به کبیره
از آیات و روایات استفاده مى‏شود که در چند مورد، گناه صغیره، تبدیل به کبیره مى‏شود و حکم گناهان کبیره را پیدا مى‏کند از جمله:
1- اصرار بر صغیره

تکرار گناه صغیره، آن را تبدیل به گناه کبیره مى‏کند، و اگر انسان حتى یک گناه کند، ولى استغفار نکند، و در فکر توبه هم نباشد، اصرار به حساب مى‏آید.
صغیره همچون نخ نازک و باریکى است که اگر تکرار شود، طناب و ریسمان ضخیم و کلفتى مى‏گردد که پاره کردنش مشکل است.
قرآن درباره‏ى پرهیزکاران مى‏فرماید:
«ولم یصروا على ما فعلوا و هم یعلمون» (39)
«آنان آگاهانه بر گناهانشان، اصرار نورزند.»
امام باقر علیه السلام در شرح این آیه فرمود: (40)
«اصرار، عبارت از این است که کسى گناهى کند و از خدا آمرزش نخواهد و در فکر توبه نباشد. (41)
امیرمؤمنان على علیه السلام فرمود:
«ایاک و الاصرار فانه من اکبر الکبائر و اعظم الجرائم» (42)
«از اصرار بر گناه بپرهیز، چرا که از بزرگترین جرایم است.»
2-کمک به گناه و ظلم
یکى از زمینه‏هاى اجتماعى که باعث گسترش گناه مى‏گردد اعانت بر ظلم است چرا که کمک به ظالم و گنهکار در جهت گناهش او را نیرومندتر و گستاخ‏تر مى‏نماید و همین اساس گسترش گناه و پیدایش گناهان دیگر خواهد شد، مثلاً بى‏حجابى یکى از گناهان اجتماعى ا

ست که اگر افراد دیگر کمک به موضوع بى‏حجابى کنند، هرگونه کمک باشد، باعث گسترش آن شده و به صورت عادى در همه جا رخنه خواهد کرد، خود این گناه نیز باعث کمک به گناهان دیگر است.
اسلام شدیداً از کمک به گناه و بخصوص اعانت ظالم نهى کرده است و در

این زمینه هشدارهاى موکد نموده است.
اینک به آیات قرآن در این رابطه توجه کنید:
«تَعاونوا علىَ البِرّ و التّقوى‏ وَ لا تَعاونوا عَلى الاِثمِ و العُدوان» (224)
«در کارهاى نیک و تقوى یکدیگر را یارى کنید و هرگز در راه گناه و تعدى همکارى نکیند.»
براستى اگر در جامعه، همکارى در کارهاى نیک و مثبت و سازنده باشد و از همکارى در گناه و ستم خوددارى شود بخش بسیار مهمى از نابسامانى‏ها، سامان مى‏یابد واز گناهان بسیارى جلوگیرى به عمل مى‏آید.
«و لا تَرکَنوا الَى الّذینَ ظلموا فتَمسّکم النّار» (225)
«بر ظالمان تکیه نکنید که موجب مى‏شود آتش دوزخ شما را فراگیرد»
یعنى هرگونه تمایل، همکارى، دوستى و اظهار رضایت به ظالمان جرم است و از آن برحذر باشید و هرگونه پیوند خود را با آنها قطع کنید.
«فلا تَقْعُد بعد الذِّکرى‏ مع القَوم الظّالِمین» (226)

«بعد از توجه با قوم ستمگر منشین.»
«و لا تطع منهم آثماً او کفوراً» (227)
«و از هیچ گنهکار و کافرى اطاعت نکن.»

گناهان کلیدى
همان گونه که پیرى و ضعف، زمینه هجوم کسالت و بیمارى‏هاى گوناگون مى‏گردد، گاهى عیب و یا گناهى زمینه و کلید انواع گناهان مى‏شود. مثلاً:
1- حسادت، انسان را به انواع گناهان مانند کارشکنى، تهمت، دروغ و سوء قصدها و;وادار مى‏کند. امام صادق علیه السلام فرمود:
«ان الحَسَد یَاکُل الاِیمانَ کَما تَاکُلُ النّار الحَطَب» (68)
«همانگونه که آتش، هیزم را مى‏بلعد، حسادت ایمان را مى‏بلعد.»
انسان حسود به هر تلاشى که رقیب خود را بشکند، دست مى‏زند.
2- بخل و حرص، بخل سبب ندادن زکات و خمس و ترک انفاق و مى‏شود، به علاوه مردم از بخیل ناراحتند و همین موجب بدگویى‏ها و سوء ظن‏ها مى‏گردد؛
امیرمؤمنان على علیه السلام فرمود:
«البُخلُ جامِع لِمساوِى العُیُوب وَ هُو زمام یقادُ بِه اِلى کلّ سوء» (69)
«بخل، جامع و گرد آورنده همه‏ى بدى‏ها است، و افسارى است که همه‏

ى بدى‏ها را بسوى خود مى‏کشاند.»
حرص نیز سبب گناهانى مانند: کم فروشى، احتکار، گران فروشى، رشوه خوارى، تملق و انواع بى تقوایى‏ها مى‏شود.

3- دروغ، انسان با دروغ گناهان خود را توجیه مى‏کند و زیر پوشش توجیه‏هاى دروغین، صدها گناه دیگر بروز مى‏کند، امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود:
«جُعِلَت الخَبائِثُ کُلّها فى بَیتٍ و جُعِلَ مِفتاحُها الکذب» (70)
«تمام زشتى‏ها در اتاقى قرار داده شده، و کلید آن، دروغ است»
4- خشم و بداخلاقى، عیبى است که سبب فحش، غیبت، دشمن تراشى و انواع زشتى‏ها مى‏شود، امام حسن عسکرى علیه السلام فرمود:
«الغضب مفتاح کل شر» (71)

«خشمِ (بى‏کنترل) کلید هر بدى است.»
عیوب و گناهان دیگرى نیز وجود دارند که زمینه‏ساز گناهان دیگر مى‏شوند، مانند: بدگمانى، حرام خوارى، شراب خورى، ستیزه‏جویى، ترس، تکبر و;.که براى رعایت اختصار از شرح بیشتر خوددارى شد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   66   67   68   69   70   >>   >